ماراتن طاقت فرساترین رشته ورزشی جهان است و برای لمس بیشتر و بهتر سختی آن میتوان ماراتن را با چند پدیده روزمره مورد مقایسه قرار داد.
اولین انسانی که مسافت 42کیلومتر و 195متر را دوید به محض رسیدن به مقصد درگذشت و این حجم از دویدن برای انسانهای معمولی مساوی با مرگ خواهد بود. موضوع بعد اینکه دویدن در دو ماراتن یعنی نزدیک به 2ساعت و 30دقیقه با سرعت حدوداً 16روی تردمیل دویدن که بازهم تصور آن سخت به نظر میرسد و به همین دلیل است این مسابقه این قدر در المپیک اهمیت دارد و ورزشکاران آن در دنیا انسانهای مهمی محسوب میشوند.
پیگیری این رشته به صورت حرفهای هزینه و زحمت زیادی دارد که طبیعتاً به همین دلایل کمتر ورزشکارانی در ایران تمایل پیدا میکنند ماراتن را به عنوان رشته اصلی انتخاب کنند اما حالا بعد از 120سال از رسمیت مسابقات المپیک ایران در ریو اولین نماینده دو ماراتن خود را داشت؛ محمد جعفر مرادی.
او بهمن ماه93 در مسابقات آزاد امارات دست به کار بزرگ و البته عجیبی زد. رکورد ماراتن ایران به طرز عجیبی 11دقیقه بهبود پیدا کرد و رکوردشکنی با این مدت زمان در ماراتن بیسابقه بوده است. محمدجعفر با زمان 2ساعت و 17دقیقه و 41ثانیه از خط پایان عبور کرد تا هم رکورد ایران به میزان چشمگیری بهبود پیدا کند و هم برای اولین بار او به حد نصاب حضور در المپیک برسد.
او قبل از سفر به امارات به فدراسیون دو و میدانی رفت و برای تمرینات خود درخواست امکانات و کمک مالی کرد تا سهمیه المپیک بگیرد اما به او گفته بودند: «توهم زدهای؟ رکورد المپیک؟
نمیتوانی.» این رفتار دلیلی نشد تا محمدجعفر تمرین نکند و با هزینه شخصی و البته کمک خانواده رفت، سهمیه المپیک را گرفت و رکورد ایران را 11دقیقه افزایش داد که این حجم از پیشرفت در رشته فوق تخصصی مثل دو و میدانی بینظیر است. باز هم بعد از بازگشت او مورد استقبال قرار نگرفت و از خود مدیران داخلی به دنبال اثبات دوپینگی بودن او بودند که در نهایت این آزمایشات منفی از آب درآمد.
محمدجعفر مدتها با فدراسیون تنش داشت که قبل از کسب سهمیه المپیک این موضوع غیر قابل باور بود و شاید در آن موقع سرمایهگذاری روی همچنین رکوردی منطقی به نظر نمیرسید (که
میرسید) اما حالا او رکورددار ایران و دارای سهمیه المپیک است، حالا هم هزینههای او قرار نیست پرداخت شود؟
کل هزینه المپیکی شدن و شکست 11دقیقه رکورد ایران 80میلیون تومان شده بود، اما آن پرداخت نمیشد و بهانههای مختلفی برای آن آوردند، اعم از اینکه مربی تو از آمریکا نمیتوانسته برنامه بدهد، پس هزینه ماهی 3هزار دلاری آن پرداخت نمیشود و مسائلی این چنینی که هزینههای مورد تأیید هم هنوز پرداخت نشده است.
هر دونده المپیکی در طول سال شاید از 2 یا 3 بار بیشتر نمیتواند بدود چرا که نزدیک به 2ماه ریکاوری هر ماراتن طول میکشد و همان 2ماه برای مسابقه بعد باید زمان گذاشته شود. پسر گیلانغربی برای جبران هزینههایش گفته بود شاید به المپیک نرود و به جای آن در مسابقات آزاد یا جایزه بزرگ شرکت کند که از طریق پاداش آن هزینههایش جبران شود که همین مسئله بهانه را دست رئیس فدراسیون داد تا او را به بیغیرتی نسبت به پرچم ایران و وطن فروشی محکوم کند.
در یک برنامه تلوزیونی معروف هم با همکاری رئیس فدراسیون و مجری برنامه نزدیک به یک ساعت محمد جعفر مرادی به عنوان یک وطن فروش و بیتعصب به پرچم ایران مورد سرزنش قرار گرفت تا او دیگر از آن به بعد بدون هیچ سر و صدایی تمرینات خود را فقط برای المپیک ادامه دهد و قید پولی را هم که حقش بود بزند.
برای شراکت در افتخار المپیکی شدن محمدجعفر فدراسیون دو و میدانی تصمیم گرفت او را به اردوی خارج از کشور بفرستد که کشور مورد نظر «کنیا» انتخاب شد.
تنها 5روز آستانه تحمل مرادی طاقت ادامه آن شرایط و محیط را داشت و در کنار خوابگاه قحطی زدگان آفریقایی با حداقل هزینه خوابگاهی برای او در نظر گرفته شد تا او برای المپیک آماده شود. محمدجعفر فوراً از آنجا فرار کرد و ترجیح داد تا در همان پارک چیتگر تمرین کند تا کشور خارجی که فدراسیون برای او در نظر گرفته است.
* محمد جعفر مرادی تا 15کیلومتر ابتدایی ماراتن در دسته پیشتازان همراه ستارههای آفریقایی میدوید
با این حال تمام عوامل غیرضروری فدراسیون اعم از رئیس از اولین روزهای تحویل دهکده خود را به ریو رساندند و دونده ماراتن ایرانی تنها 4روز مانده به دویدن توانست خود را به دهکده برساند. با این علم که به ازای هر یک ساعت اختلاف زمانی ورزشکار یک روز زمان نیاز دارد که زودتر به دهکده برسد، یعنی حدود 8 روز. با پشت سر گذاشتن تمام این مشکلات روز مسابقه محمدجعفر مرادی به عنوان اولین دونده ماراتن ایران روی خط استارت ایستاد و دوید تا پایان خاطره انگیزی داشته باشد.
او نه حمایتی شد و نه هزینهای آنچنانی را به خود اختصاص داد. در عوض اتهاماتی مثل بیغیرتی نسبت به پرچم، دوپینگی بودن و بسیاری دیگر به او بسته شد اما او با تمام این کاستیها با چهار دست و پا خودش را از خط گذارند تا مورد تشویق کل جمع قرار بگیرد.
رئیس فدراسیون بعد از پایان مسابقه گفت: «البته جعفر چند مشکل تاکتیکی در پیچها داشت...» اما او مشکل اختلال خواب نداشت، مشکل نداشتن تمرین مناسب، مشکل نبود مربی، مشکل پرداخت نشدن هزینهها و حمایت نشدن نداشت.
شاید اگر مثل سایر ورزشکاران المپیکی و یا همان ورزشکاران دو و میدانی مصدوم که اردوی آمریکا و آلمان رفته بودند با او رفتار میشد، او چهار دست و پا از خط رد نمیشد و با سینه سپر میدوید.